هیچ‌کس الکس فر‌گوسن نمی‌شود
10 اشتباه بزرگ دیوید مویس در نخستین فصل حضور در منچستریونایتد

هیچ‌کس الکس فر‌گوسن نمی‌شود

ورزش > فوتبال- دیوید مویس که با شعار «آقای انتخاب شده» از سوی هواداران منچستریونایتد جانشین الکس فرگوسن شد، عملا در نخستین فصل حضورش در پرافتخارترین تیم انگلیس، یک ناکام بزرگ بوده است.

دیوید مویس که با شعار «آقای انتخاب شده» از سوی هواداران منچستریونایتد جانشین الکس فرگوسن شد، عملا در نخستین فصل حضورش در پرافتخارترین تیم انگلیس، یک ناکام بزرگ بوده است. او از همان ابتدا زیر سایه موفقیت‌های افسانه‌ای الکس‌فرگوسن قرار داشت و حالا که فصل به انتها نزدیک می‌شود، دلایل کافی به‌دست همه داده است که کار او و تیمش را در این فصل تمام‌شده بدانند. منچستریونایتد در لیگ با صدرنشینی فاصله زیادی دارد و در لیگ قهرمانان بعد از شکست 2 بر صفر در بازی رفت در خانه المپیاکو، عملا در آستانه حذف از رقابت‌ها قرار دارد. مسئولان این باشگاه هم بسیار واقع‌بینانه از همین حالا به فکر بازی‌های دوستانه بین‌المللی در فصل بعد هستند تا ضررهای احتمالی ناشی از عدم‌حضور در رقابت‌های اروپایی را جبران کنند. رابی‌سوج فوتبالیست سابق و مفسر مشهور انگلیسی، در یک یادداشت، 10 اشتباه بزرگ مویس در نخستین فصل حضورش در اولدترافورد را برشمرده است که می‌توانید آنها را بخوانید:

او خودش نیست 


 

یک لحظه خاص که باعث شده من اینطور فکر کنم، ‌این است که او بعد از شکست خانگی برابر نیوکاسل، اعتراف کرد که از ترس واکنش‌های احتمالی هواداران، رابین‌فان پرسی را تعویض نکرده است. که چی؟ او وقتی که در اورتون بود، حتما تعویضش را راحت انجام می‌داد. او به اندازه کافی خوب است و به همین‌خاطر، یعنی توانایی‌هایش به منچستریونایتد آمده است. من می‌دانم که او چقدر انگیزه دارد و چقدر تلاش می‌کند، اما همه اینها وقتی که کمی بیشتر به‌خودش اعتماد نداشته باشد، به هیچ دردی نخواهد خورد.

لغزش در بازی‌های بزرگ

من فکر می‌کنم این یکی تغییر خواهد کرد. او وقتی هم که در اورتون بود، متهم بود که در برابر تیم‌های بزرگ نتیجه نمی‌گیرد. امسال هم تیم او در بازی‌های رودررو با 7 تیم برتر لیگ برتر، در رتبه آخر قرار دارد. او در 9بازی با این تیم‌ها، تنها یک برد داشته و 5 بار شکست خورده است. برای تیم منچستریونایتد، این آمار اصلا خوب نیست.

عدم‌قاطعیت در نقل و انتقالات

او روی هم رفته 65میلیون پوند برای خرید مروان فلاینی و خوان ماتا پرداخته اما چیزی که نمی‌توان فراموش کرد این است که نتوانست سسک فابرگاس، هافبکی را که شدیدا به حضورش احتیاج داشت به‌دست بیاورد. مویس باید قاطعیت بیشتری داشته باشد و یاد بگیرد که بگوید اینها هدف‌های من هستند و باید آنها را بگیریم. الکس فرگوسن برای اینکه دیمیتر برباتوف را بگیرد، شخصا تا فرودگاه رانندگی کرد و هرگز از بازیکنی که می‌خواست، چشم‌پوشی نمی‌کرد. او باید در خرید‌هایش کمی بیشتر بی‌رحم باشد.

چرا حالا؟

نمانیا ویدیچ یکی از تأثیرگذارترین بازیکنان منچستریونایتد در این فصل بوده است؛ یک کاپیتان و یک رهبر که من نمی‌توانم درک کنم چطور در میانه فصل اعلام می‌شود در تابستان از منچستریونایتد خواهد رفت. روشی که مویس برای مدیریت این شرایط پیش گرفته کمی عجیب است و او قطعا می‌توانست خیلی بهتر این کار را بکند. او در بازی با المپیاکو، بهترین بازیکن میدان بود اما اگر در چند بازی متوالی، بد کار کند، به سرعت این ذهنیت شکل می‌گیرد که تمرکزش جای دیگری است. بازیکنان هم شاید به‌خودشان بگویند که ویدیچ کاملا بر این باشگاه متمرکز نیست؛ همانطور که هواداران و رسانه‌ها این کار را خواهند کرد.

منش نرم خویانه

من در اولدترافورد بازی کرده‌ام و آن موج قرمز را که یکباره سر تیم‌ام خراب می‌شد از نزدیک دیده‌ام. در اولدترافورد، تیم‌ها می‌دانستند که قرار است چه بلایی سرشان بیاید. این فصل اما منچستریونایتد به جای توفان قرمز، برای نخستین بار بعد از 35سال فرش قرمز را برای وست برام‌ویچ باز کرد. نیوکاسل رکورد 41ساله را شکست و وارتون هم به 21سال بازی بدون برد در تئاتر رویاها پایان داد.مویس نباید محتاط باشد و باید تیمش را به زمین بفرستد که از همان ابتدا به تیم مقابل فشار بیاورد؛ فشاری که هواداران را از روی صندلی‌هایشان بلند و با تیم همراه کند اما آنها این فصل اینطور نبوده‌اند و 286شوت به دروازه حریفان داشته‌اند؛ کمترین میزان در 5 فصل گذشته. آنها همچنین 13بار عقب افتاده‌اند که نشان می‌دهد شیاطین سرخ این فصل چه منش نرم‌خویانه‌ای داشته‌اند.

نداشتن ترکیب ثابت

این چیزی است که واقعا من را متحیر می‌کند. وقتی که او در اورتون بود، هر هفته به راحتی می‌توانستید ترکیب ثابت تیم را به درستی حدس بزنید. در یونایتد، در هر بازی به‌صورت میانگین 3/5تغییر در ترکیب ثابت تیم وجود داشته که بیشترین تغییر در تمام لیگ برتر است. این به من می‌گوید او هنوز مطمئن نیست که تیم اصلی‌اش کدام است.

عدم‌مدیریت رسانه‌ها

فرگوسن یک‌بار گفته است‌: «یک هنر وجود دارد و آن این است که اجازه ندهی ضعف‌های تیمت برای کسی آشکار شود». فرگوسن هرگز اجازه نمی‌داد که یک کنفرانس خبری به یک اتاق شکنجه تبدیل شود اما مویس اینطور نیست. حرکت دست‌ها و بدن او مانند کسی است که می‌خواهد هرچه زودتر سؤال‌ها را پاسخ بدهد و از آنجا فرار کند.
او گاهی خیلی کوتاه و صریح جواب می‌دهد و گاهی هم خیلی صادق است. او روش ثابتی ندارد. آیا واقعا باید اعتراف می‌کرد که به‌خاطر فشار هواداران رابین‌فان پرسی را تعویض نکرده است؟
بعد از شکست برابر استوک گفت: «من نمی‌دانم باید چه‌کار کنیم که ببریم.» او مانند کسی بود که دیگر پاسخی برای هیچ سؤالی ندارد. به‌نظر من، او نیازی ندارد به اینکه کسی را متقاعد کند که شایسته نشستن روی نیمکت منچستریونایتد است. البته مدیریت رسانه‌ها مهارتی است که باید کسب کند.

تغییر دستیاران

مایک فلان، رنه مویلنشتین و اریک اشتیله روی هم رفته 20سال سابقه حضور در کنار تیم اول منچستریونایتد را داشتند اما وقتی که مویس آمد آنها رفتند و حالا او حتما از این تصمیم پشیمان است.
آنها قطعا می‌توانستند کمک بزرگی به او بکنند؛ بنابراین از دست‌دادن آنها اشتباه بزرگی بوده است. آیا فیل نویل واقعا آماده این بود که یک پست بسیار مهم را به‌دست بگیرد؟ اشتیله گفته است که آمدن از اورتون به منچستریونایتد، مثل رفتن از یک خواربار فروشی به یک فروشگاه زنجیره‌ای بزرگ است.

تاکتیک‌های مشوش

رنه مویلنشتین، سرمربی سابق فولام، بعد از تساوی غافلگیر‌کننده تیمش در اولدترافورد، گفت که علاقه عجیب منچستریونایتد برای ارسال از کناره‌ها را به راحتی می‌توان مهار کرد.
من فکر می‌کنم که مویس می‌خواهد روش بازی تیمش را تغییر بدهد؛ کاری که ضروری هم هست اما برای انجام کارها به بهترین روش، شما باید بازیکنان مناسب را هم داشته باشید. او وین رونی، کاگاوا و خوان ماتا را دارد؛ 3 بازیکنی که می‌توانند با پیراهن شماره 10بازی کنند؛ بنابراین اگر او بخواهد با 2 مهاجم بازی کند - سیستمی که الکس فرگوسن سال‌ها از آن استفاده کرد - باید این بازیکنان را که میل به بازی در مرکز دارند به کناره‌ها بفرستد.
در حال حاضر، بازیکنان موجود روش بازی را مشخص می‌کنند اما شوت‌های کمتر به دروازه حریف و همینطور مالکیت کم توپ، که در 5 سال گذشته سابقه نداشته، مسئله‌ای است که باید تغییر پیدا کند، چون برای تیم منچستریونایتد، این شرایط اصلا خوب نیست.

جای قهرمان پر نمی‌شود

چه‌کسی اصلا می‌تواند الکس فرگوسن باشد؟ من فکر نمی‌کنم که هرگز چنین کسی پیدا شود. هیچ‌کسی را نمی‌توان مثل او پیدا کرد.
با این حال من مخالف این ایده هستم که مربیان با قبول پست فرگوسن، به‌خود ضربه می‌زنند. مویس انتخاب درستی کرد که این کار را قبول کرد. این شانس دیگر شاید هرگز پیش نمی‌آمد. بزرگ‌ترین لحظه زندگی فرگوسن قهرمانی سه‌جانبه است اما هم اینکه این تیم فصل گذشته توانسته است قهرمان بشود هم کار شگفت‌انگیزی بوده که تنها فرگوسن از پس آن برمی‌آمده است. مویس در تلاش است که جای خالی یک قهرمان را پر کند، البته با تیمی که بدون فرگوسن، شاید هرگز مدعی قهرمانی هم نبوده است.
او هرگز سرالکس نخواهد بود اما یک تابستان دیگر نیاز دارد تا ببیند آیا می‌تواند تیمی بسازد که به لیگ قهرمانان برگردد یا نه.

حالا باید چه کار کرد؟

من صادقانه معتقدم که او مرد مناسب کار است. مدتی پیش آینده وین رونی اصلا مشخص نبود اما حالا مویس توانسته مهم‌ترین بازیکن تیمش را نگه دارد. او با میدان دادن به عدنان یانوزای نشان داده است که جرأت کافی و نگاه ویژه‌ای به جوانان دارد.
با این حال در باشگاهی که به بردن عادت دارد، اینها پیروزی‌های کوچکی هستند و او این تابستان تا حدی می‌تواند نشان بدهد چقدر برای آینده باشگاه مفید باشد.
آیا او می‌تواند 200میلیون پوند برای کشف استعداد صرف کند؟ آیا می‌تواند تاکتیک‌هایش را عملی و رسانه‌ها را رام کند و حضوری راحت در اولدترافورد داشته باشد؟
اینها سؤالاتی هستند که او باید پاسخشان را بدهد. این، بدون شک، بزرگ‌ترین تابستان زندگی حرفه‌ای او و تاریخ معاصر منچستریونایتد خواهد بود.